منتظران ظهور

حسن روحانی امروز در شهر انقلابی ساری گفته مردم باید بین قاضی و وکیل (یعنی آقای رییسی و ایشان) رای بدهند، قاضی حکم می‌دهد اما وکیل از حق مردم دفاع می‌کند و مردم برایش کف و سوت زدند و این یعنی بازی با الفاظ
اما چند نکته خدمت شیخ روحانی عرض کنم :

۱- ما از کسی که تز دکترایش تقلبی باشد توقع نداریم حقوق را بهتر از این فهم کند و توقع نداریم بداند که دادستان همان قاضی نیست و دادستان حکم صادر نمی‌کند.

۲- باید گفت قاضی برای کسی ترسناک است که مجرم باشد. کار قاضی بسط عدالت است و حق مظلوم را از ظالم می‌گیرد. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟!!!

۳- اگر قاضی نباشد محکمه‌ای نخواهد بود تا کسی بتواند عنوان وکالت را به خود داده و‌ به آن مباهات کند.
نقش وکیل این است که کار قضاوت را آسان کند، نه اینکه مقابل قاضی بایستد،این دو در یک مجموعه و با داشتن نقش مکمل در راستای کشف حقیقت حرکت می‌کنند. وکیلی که با جایگاه و اهدافش در آن آشنا نباشد اساسا قابل اعتماد نیست.

۴- یک حقوقدان حرفه‌ای می‌داند که باید بر مبنای استدلال محکم عقلی حرف بزند نه موهومات، به قول حضرتتان «با شعار درست نمیشــــه، با شعر درست نمیـــشه !» پس لطفا به جای این که مخاطب را کودک انگاشته و با تعریفِ داستانِ آقاگرگه سعی در ترساندنش از رقیب کنید، با ارائه‌ی عملکردتان ثابت نمایید شما بهترید.

۵- رییس‌جمهور گرامی! جناب آقای وکیل، حقوقدان، حقوق‌خوان لازم است به جنابتان یادآوری کنم نشراکاذیب، افترا، تخریب در قانون جرم و تخلف هستند.

✋️ اگر خوشتان آمد و قانع شدید ، منتشرش کنید

@ammarion

ا

مام صادق علیه السلام می فرماید:

هرکسی مالک خشم خودننباشدمالک عقل خودنیست.

امام علی علیه السلام میفرماید:

“به گاه فتنه همچون شترنر دوساله باش که نه پشت {ونیرویی}دارد که براو سوار شوند ونه پستانی که از آن شیر دوشند.”

نهج البلاغه:الحکمه 1

روزی فاطمه سلام الله علیهاازپیامبرصلی الله وعلیه واله وسلم انگشتری خواست فرمود:

فاطمه جان!می خواهی مطلبی به توبیاموزم بهترازانگشترباشد؟

اری پدرجان!

هرگاه نماز شب خواندی ازدرگاه خدا.که حاجت توروامیشود.

فاطمه سلام الله علیهابه دستورپیغمبرعمل. کرد.پس ازنمازشب حاجتش راازخداطلبیدناگاه هاتفی ندا داد:

فاطمه!انگشتری که می خواستی زیرجا نمازت میباشد.

زهرای مرضیه گوشه ی جانمازرابلندکرد.انگشتریاقوتی راکه بسیارگرانبهابوددید.

ان رابرانگشت کرده وباخوشحالی به خواب رفت.درعالم رویادیدکه دربهشت است ودرانجاسه قصرزیبارادیدکه نظیرنداشتند.

پرسید:این قصرهااز آن کیست؟

گفتند:ازآن فاطمه دختررسول خدااست.

فاطمه سلام الله علیهاداخل یکی ازآنهاشدوبه گردش پرداخت.تخت زیبایی رادیدکه بجای چهارچایه.سه پایه دارد.

پرسید:جراتخت به این زیبایی سه پایه دارد؟

گفتند :صاحبش دردنیاازخداوندانگشتری خواست لذایکی ازپایه های آن راکندند.انگشتری ساخته به او هدیه کرند.

بدین جهت آن تخت سه پایه دارد.

صبح که شدفاطمه نزدپدرش رسول خداآمدوماجرای خوابش رابرای پدرتعریف کرد.

پیامبرباچندجمله پرمعنادخترش راموعظه کرد.فرمود:

دخترم!دنیابرای شمانیست.آنچه برای شماست.سرای دیگراست ووعده گاه شما بهشت است.شمارابادنیای فانی وفریبنده چه کار؟!

آنگاه فرمود:فاطمه جان انگشتررابه جای خود<<زیرجانماز>>بگذار.فاطمه چنین کردوبه خواب رفت.درعالم معنا دیددربهشت واردآن قصرشد.کنارتخت آمددیدچهارپایه دارد.

ازرازآن پرسید.گفتند:انگشتربازگردانده شد.وپایه چهارم درجای خودقرارگرفت.وتخت به شکل اولیه خودبازگشت.

آری بهشت ونعمت های آن رااعمال خودمامی سازد.وهمچنین دوزخ را.

بحارالانوار.ج9.ص50

<<<برگرفته ازداستان های بحارلانوارجلد9نوشته محمودناصری>>>

امام باقرعلیه السلام فرمودند:

هرکدام ازشماشیعیان مطیع خداوند باشدولایت مابرایش مفیدخواهدبود وهرکه خدارانافرمانی کندولایت ماسودی برایش ندارد.

کافی ج2.ص75و76